ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
حس غریب تنهایی
لحظه های بی تو بودن را در گوش شب نجوا می کنم
ستاره می شنود و تو را آرزو بر دل می ماند
آرزوهایم را در لحظه های بی تو بودن می شمارم
به گمانم می آید که روزی تک تک این آرزوها را تو حقیقت می کنی
از فاصله ی رخوتناک با تو بودن تا بی تو بودن گذشته ام و
به لحظه های دوری رسیده ام ، در تمام لحظه ها حس غریبی دارم
حس دریایی که از بی موجی به مرداب بودن رسیده است
مرداب تنهاست و من تنهاتر
مرداب مرا هم در برگرفته
سکوت غریب مرداب
حس غریب تنهایی ، حسی که وجودم را در برگرفته
تنهایی که چون پیچک بر تن احساسم پیچیده است
پیچکی که تا لحظه ای دیگر احساسم را خفه می کند
به گمانم تمام لحظه ها و احساسم را
تنها تو می توانی از اسارت برهانی
سلام
مثل همیشه قشنگ بود
تمام هستی من تقدیم به آنکه دوستش دارم
میل دریا گر کنی من دیده را دریا کنم
میل صحرا گر کنی من سینه را صحرا کنم
نا امیدم گر کنی میمیرم اما ، باز هم
در همان حالت که میمیرم دعایت میکنم .
تنها خداست که میداند "بهترین" در زندگی تو چگونه معنا می شود ، من آن بهترین را برایت آرزو می کنم
سلام خیلی قشنگ بود...مرسی...
تنها تو
زیبا بود
از تاخیرم معذرت میخوام
مرا هیچ چیز عذاب نمی دهد، جز اینکه همیشه دانسته خطا کردم
ندانسته آلوده شدم، نشناخته وابسته شدم، و نخواسته رانده شدم
چه شگفت است عشق
که هم زخم است و هم مرهم
سلام وبلاگتون خیلی قشنگه خوشحال میشم لینکم کنین