๑۩۞۩๑  جــــــــــــایی برایـــــــ بودنـــــــــــــ  ๑۩۞۩๑

๑۩۞۩๑ جــــــــــــایی برایـــــــ بودنـــــــــــــ ๑۩۞۩๑

ازعاقلان حساب دلم راجداکنید حرف وحدیث کهنه خودرارهاکنید چیزی زشب نمانده به خلوت که می روید قدری دل شکسته مارادعاکنید
๑۩۞۩๑  جــــــــــــایی برایـــــــ بودنـــــــــــــ  ๑۩۞۩๑

๑۩۞۩๑ جــــــــــــایی برایـــــــ بودنـــــــــــــ ๑۩۞۩๑

ازعاقلان حساب دلم راجداکنید حرف وحدیث کهنه خودرارهاکنید چیزی زشب نمانده به خلوت که می روید قدری دل شکسته مارادعاکنید

من خرسند و تو خرسند

من خرسند و تو خرسند ،
چون دو فرشته ی سپید ،
می خرامیم،
در باغهای شب .
آرزوی من و آرزوی تو،
چون دو زبانه آتش ،
دست می افشانیم و خندان ،
در تلاشی بی پایان ،
در رمز و راز زندگی .
آن عشق که شعله آفرینش را بر افروخت
راز خورشید با خود دارد.
عشق و تنها عشق می تواند بگوید ،
از کجا بذر میلیونها ستاره افشانده شد ،
چرا هر ذره ، به دنبال ذره خود است ،
چگونه ، به رغم رنج و مرگ ،
زندگی خود شادی است ،
و دم شیرین.
او این به ما آموخت و ما دانستیم ،
سر خوش به یقین در علم او ،
دست در دست ایستاده ،
در زیر سایه های جنگل ،
در در گرو دل آرمیده ،
در سپیده دمان روز. 

نظرات 1 + ارسال نظر
فریده دوشنبه 28 شهریور 1390 ساعت 11:56 http://http://taranome-vesal.blogfa.com/

سلام وب زیبایی داری دوست داشتی یک سری هم به ما بزن خالی از لطف نیستش

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد